سلام....خوش اومدی..........
* بد نیست تو این میون برا اونیکه با هزار شوق و شور برات مینویسه ی کامنت کوچولو بزاری باعث دلگرمیش شی ، گناه داره طفلی....
شمع ها را فوت نکن عزیزم
لحظه ای صبر کن
تا بگویم حرف های دلم را
خداوند همیشه نگه دار تو باشد
زندگیت را از شادی پر سازد
بمیرم هرگز نبینم غم تو اشکی نباشد روی گونه ی تو
عزیزم بهترین ها برای تو
مبارک باد میلاد
ای تنها امید زندگی من
ای تنها چراغ کلبه ی تاریک من
ای زیباترین نقاشی خدا
ای آنی که خنده هایت دوای همه درداست
سوسوی ستارگان آسمان
در التهاب آمدن توست
تو آمدی
و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی
ای تنها ستاره ی آسمان دلم
پیشا پیش مبارک باشه زادروزت...
مبارک باشه زمینی شدنت فرشته ی من...
مبارک باشه...
.
سلام
راهی ندارم تبریک بگم...همینجا گفتم...
نمیدونم میبینی یا نه میخونی یا نه...
اما بلدات مبارک عزیزه دل...آرومه جان/...
صد تا از این یلداهای زیبا ببینی...
بعد از مدت ها
بعد از روزهای بسیار
باز سلام
و سلام
این سلام جنسش فرق میکند
عجیب است...
نمیخواهم فلسفه ببافم
نمیخواهم شعر بگویم
دلتنگـــــــــــــــــــــــم... وسلام
همین
نه یه حرف بیش و نه کم...
دلتنگی چیز عجیبیست ، درد و درمانش نزد یک نفر است ، یک نفری که بی همتاست...یکیه که وقتی میبینیش حتی نمیتونی بگی درمونم کن...
و من عاشق همون لحظه هام
همون لحظه ای که صدای تپش قلبم همه جا رو میگیره ، همون لحظه ای که حتی یادت میره کی هستی کجایی و حتی نمیدونی چی باید بگی...
حس عجیبیست...میگن فوران عشق تو همین لحظه هاست...
بگذریم ، میدونم خوشت نمیاد از این حرفــا...
نه که نیادها...نه خوشت میاد ، بستگی داره کی بگه...
بیخیال اینا
میخوام یه چیزی بگم...
الان که فکر میکنم میبینم کل دوستای بچگیم ، همشون نیستن ،، یعنی الان مثل فبل نیستیم با هم ،
همیشه میشنیدم که میگفتن آدما فرکانسشون عوض میشه ، آدمای متفاوتی رو در طول زمان دوس خواهند داشت ...واقعا انگار همینطوریه...آدما عوض میشن ، یکی که تو دو سال پیش بهش میگفتن بهترین رفیق ...الان حتی نمیتونن بهش بگن رفیق...
جالبه...
اینارو نگفتم که بگم منم عوض شدم و اینا...نه
میخوام بگم اونی رو که یه روزی از ته قلبت دوس داشته باشی...هیچوقت نه میتونی متنفر شی ازش و نه میتونی طردش کنی...اون دیگه متعلق به دل توست...مهم نیست چند بهار بگذره ، مهم نیست زمستونا چقدر هوا سرد باشه ، مهم نیست...
هیچی مهم نیست...
اون تا ابد تو گوشه دلت خونه داره...انگار تا ابد اون جا رو واسه خودش رهن کرده...
چه حس زیبایی...کاش منم بتونم رهن کنم...اما قول میدم ساکن همونجا هم باشم...تو همون دل بمونم...جایی نرم...
بگذریــــــم
موفق شی ... بخندی...سالم باشی...بتونی دستی بگیری....بتونی عشق بورزی....ایشالا مادر مهربونی شی...یه چیزی یادم افتاد...اون آدمایی که بهم نمیرسن میگن که اسم تو میشه اسم بچم...تا هر روز اسمتو با هر بهونه ای که باشه بتونم صدا بزنم...
جالبه ...اما من نمیتونم...
این وبلاگو هم همیشه نگه میدارم....
یه یادگاری...یه جایی که عطر خوب آشنایی رو میده....بزا بمونه...
و در آخر
شاید تقدیرش چنین بود که لحظاتی از عمرش را با تو همدل و همقدم باشد...
ای بهانه نفس کشیدنم تولدت مبارک....
27 بهمن تولد عزیزترین کسم مبارکباد انشالا هزار سال زنده باشی عزیزممممم
خدا دیگ طاقت ندارم...
آخه چرا بعضی از بنده هات این همه بی احساسند. خدا خودت ک همش مسبینی از صب تا شب فقط به پنلم نگا میکنم نظرگذاشته یانه...نمیزاره هیچ....تو چت میبینه عین ی ادم معمولی....اصلا دیگ خیلی سخته برام خیلی من ک شب و روز بفکرشم چرا اون ی درصد هم بفکرم نیس...خودت ک میدونی شبا تا ساعت 4 ب عکسش نگا میکنم بلکه بیاد خوابم... من اونو انقد دوس دارم ک حتی قانعم تو رویاهام ببینمش; ولی زور ک نیس فک کنم نمیتونه دوسم داشته باشع.
الان ک اینارو مینویسم بالشمو گاز گرفتم دارم گریه میکنم اروم و بی صدا ک کسی نشنوه...ولی اون چی...هپش خابه و سرحال همش می خنده شاده....
این رسمش نیست. تو سن کوچیکی عاشق شدم. خیلی بد شد
ولی بعد این امیدی ندارم چون یادت هس خدا بهت گفته بودم من این دنیا میدونم اونو به من نمیدی میدونم به اون نمی زسم پس ازت میخام تو اون یکی دنیات بجای حوریات تنها اونو بدی ...یادته؟
اما دیگ به اونم امیدی ندارم چون انقد گناه کردم که دیگ امیدی ب بهشت رفتن ندارم . من هم این دنیا هم اون یکی دنیات روی خوش ندارم...همشم تقصیر خودمه..بازم ازت ممنون ک هوامو داری......
من به اونم حق میدم:
اخه منی ک نه پول دارم نه شغل نه قیافه نه....چطور ازش انتظار دارم منو دوس داشته باشه.
حق داره اونم حق داره....
فقط اینو بدونه تو این دنیا اصلا تو این کهکشان هیچ کسی نمیتونه مث من اونو دوس داشته باشه...حتی باباش...
خدا جون از زندگی منم کم کنی بکن بده به اون بده تنها پرنسس ارزوهام....اصلا همه گناه های اون گردن من اونو ی سره بفرست بهشت.. دیگ هیچی نمیخام هیچی... بعد اینم هیشوقت از عشق و فلان حرف نمیزنم پیش اون.. انشالا یکی پیدا ده هزار برابر بهتر از من..
من خودم غیر اون با دوتا دختر دیگ هم حرفیدم برا اینکه بفهمم عایا فقط اون دوسم نداره یا همه اینطورینو من دوس داشتنی نیستم؟!....بعدش فهمیدم نه اونا منو دوس داشتن اما نتونستم ... بخاطر س دل هردوشونو شکستم. بازم بیخیال.
اونی که اینا رو خوندی تا الان....سر و چشات درد نکنه...خیلی دوست دارم
*چه حس خوبیه بغض خفت کنه اما نتونی گریه کنی
*چه حس خوبیه درد بکشی اما آخ نگی.
*چه حس خوبیه از دلتنگی جون بدی اما نتونی ببینیش.
*چه حس خوبیه گوشه اتاق بشینیو و تا صبح به عکسش نگاه کنی تا شاید خوابشو ببینی
*چه حس خوبیه به خدا التماس کنی که بذاره یه امشب اون تو خوابت بیاد و به این امید چشاتو رو هم بذاری.
*چه حس خوبیه هر رو صبح که بیدار میشی عکسشو ببوسی و بگی عزیزم مواظبه خودت باش من نفسم به تو بستس.
*چه حس خوبیه روزی صد دفه با عکسش حرف بزنی درصورتی که اون صداتو نمیشنوه..
گریه کار کمی است
برای توصیف نداشتنت . . .
دارم به رفتار پر شکوهی
شبیه به
مرگ
فکر می کنم. . . !
من
اخلاق. ===================❌ندارم
تیپ=====================❌ ندارم
قیافه====================❌ ندارم
پول =====================❌ندارم
ماشین====================❌ ندارم
خونه ====================❌ ندارم
من هیچی ندارم....آس و پاسم.... تنها ی دل پر از عشق دارم که همش تقدیم تو
ایا با وجود اینها باز دوسم داری؟؟
من ک میدونم دوسم نداشتی چه برسه به اینکه اینارو داشته باشم یا نه
((((( گاهی وقتا چنان دوستت دارم که کلا یادم میرود تو دوستم نداری...))))))
خیلی سخته
تو به همه بگی ولنتاین تنها نیستی اون کنارت هست اما اون به همه بگه تنهاس و اصلا ازخیالشم نگذری
ب سلامتی همه عشقهای یکطرفه
ک برعشقشون چند ساله کادو میخرن اما هر ساله میندازن دور........روشون نمیشه به اونس ک دوسش دارن بدن
هر کی اومد پیش من یه ذره جاتو نگرفت….هیچ ادایی جای اون نازو اداتو نگرفت….پیش هر نقاشی رفتم تو رو نقاشی کنه، روی هر بومی زدم رنگ چشاتو نگرفت…
تعداد صفحات : 9
اين آخرين بارم بود! ديگر احساسم را براي کسي عريان نميکنم... صداقت، يعني حماقت...! مــے نویسم فقـط برآے ارضـآے تمـآمــے امیآل روحیــم که بخـآطر وجودت سرکوب مےشوند خدایا میدانم این روزها حرفهایم بوی ناشکری میدهند اما تو به حساب درد دل بگذار
اين آخرين بارم بود!
ديگر احساسم را براي کسي عريان نميکنم...
صداقت، يعني حماقت...!
مــے نویسم فقـط برآے
ارضـآے تمـآمــے امیآل روحیــم
که بخـآطر وجودت سرکوب مےشوند
خدایا
میدانم این روزها
حرفهایم بوی ناشکری میدهند
اما تو به حساب درد دل بگذار